×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

هرجا که دلیل راه برد

× حقیت و چیستی جهان! انسان! و ...! و هدف و سرانجامی آن
×

آدرس وبلاگ من

dalil.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/tanyaitanya

اثبات خالق از منظر تفکر، علم و فلسفه

اثبات خدا از منظر تفکر، علم و فلسفه

امام صُهیب وِب)کالیفرنیا، سانتا کلارا)((Imam Suhaib Webb(Santa Clara, California: "یکی از چیزهای بسیار بسیار جالب اسلام، و مسئله ای که موجب اسلام پذیریِ خودِ بنده به عنوان یکی از جوانان آمریکای شمالی شده است، تنها این نیست که اسلام افراد را تشویق به پذیرش وجود آفریدگار متعال می کند، بلکه ما را به سوی تفکّر درمورد مخلوقاتش سوق میدهد؛ تفکر درمورد تنوع موجودات، رنگ و نگار آنها، زبان آنان، فرهنگ آنان و نیز تجلیل و تکریم قدرت این نیروی آسمانی از طرق مخلوقاتش."

 

عایشه نواز(Ayesha Nawaz)، فاریخ التحصیل رشتۀ تاریخ: از جمله حقایق بنیادی اسلام و یکی از مهمترین عقاید آن، باور داشتن به وجود آفریدگار است. و یکی از راه های درک وجود و عظمت این آفریدگار، مطالعه و بررسی مخلوقاتش است. در قرآن کریم، آفریدگار متعال به مؤمنان و کافران چنین می گوید:

] إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لآيَاتٍ لِّأُوْلِي الألْبَابِ [

بی شک، در آفرينش [شگفت انگیزِ] آسمان ها و زمين و [نیز] در پى يكديگر آمدن شب و روز، براى خردمندان نشانه هايى است [از عظمت و قدرت الهی].  (آل عِمران / 190)

================================

بسیاری از فیلسوفان متفکر باستان و و نیز فیلسوفان جدید، پس از تعمّق و ژرف نگری های فراوان،   به حقیقتِ وجودِ "ذاتی متعال"(Supreme Being) نائل آمدند که جهان هستی را خَلعتِ وجود بخشیده است و همواره آن را در پناه خود دارد.

-------

 "ارسطو"(Aristotle)، یکی از فیلسوفان بزرگ باستان و شاگرد افلاطون(Plato)، اینچنین به شرح این حقیقت می پردازد:

 

"پس، ما بر این باوریم که خداوند، ذاتی است زنده، پاینده، و رئوف و مهربان. و لذا، وجود و بقای مطلق ازآنِ اوست. این است خدای متعال."

(Aristotle, Metaphysica Lambda, XII.VII.9)

اگر آنان به اطراف خود نگاهی بیندازند، شاهد یک "طراحی هوشمندانه"(Intelligent design)* در ذره ذرۀ کاینات (حتی در وجود خودشان) خواهند بود؛ به عنوان مثال، چشم انسان: وقتی نور به چیزی برخورد می کند و انعکاس آن به شبکیۀ چشم می افتد، به ناحیه ای در پسِ مغز بنام "مرکز بینایی"(center of vision) منتقل میشود. چه بسا، این ناحیه یکی از تاریکترین قسمت های جسم انسان باشد، زیرا، کاملاً از نور محفوظ است و اصلاً نور به آنجا نمی رسد. ما تمامی تصاویری را که در طول زندگی خود می بینیم، در این بخش از بدن، یعنی مرکز بینایی، شکل  میگیرد. ما تمامی این تصاویر روشن و واضح را به صورتی سه بُعدی و در این بخش از بدن مشاهده می نماییم. این درحالی است که هزاران هزار مهندسِ متخصص در کارخانه های ساخت تلویزیون قادربه تولید تصویری نشده اند که از نظر وضوح، روشنی و شفافیت به پای تصویر چشم برسد؛ با این وجود اگر کسی ادعا کند تلویزیونی که در خانه داریم از طریق شانس و تصادف، اجزای آن خودبخود گِردِ هم آمده و تشکیل چنین وسیلۀ مفید و هدفمندی داده است، هیچ عاقلی حرفش را باور نمی کند. منتها، هستند کسانی که بر این باورند: "مرکز بینایی" از طریق صُدفه و تصادف به وجود آمده است!!! همین نظریه را برای قوۀ شنوایی، چشایی، عملکرد کلیه ها، عملکرد کبد و غیره و غیره در نظر تجسم نمائید!!

آفریدگار متعال در قرآن کریم می فرماید:

] أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ [؟

‏ آيا ايشان [خودبخود از نیستی سر بر آورده‌ و] بدون هيچگونه خالقی آفريده شده‌اند يا اينكه [خود، خويشتن را آفريده‌ و] خودشان آفريدگار هستند؟  (طور/35)

 -------

"رِنِـه دکارت"(Rene Descartes)، از جمله فلاسفۀ مشهور فرانسه و یکی از تأثیرگذارترین متفکران عصر جدید، در بودنِ وجود خدا شک داشت! و این شکّاکیت او را به تفکر واداشت. سرانجام، یقین کرد که "انسان" وجود دارد؛ و از آنجایی که انسان خود نمیتواند خالق خویش باشد، در نتیجه، می باید کس دیگری او را آفریده باشد؛ و لذا، این آفریدگار همان منبع حیات است.

"آیا من می توانم خالق خودم باشم؟ یا آیا می توانم هم اینک حافظ و نگهدار خود باشم؟ اگر اینگونه باشد، پس ایدۀ "ذات کامل" صرفاً چیزی است که ذهنم آن را ساخته و پرداخته است و بس! لذا، برای تحقق این امر، لازم است خودم خدا باشم؛ و از آنجاییکه قطعاً چنین نیست، در نتیجه، فناناپذیر[:خدا] قبل از فناپذیر[:خودم] وجود دارد."

(Descartes, R.: Meditations, 1, �1a)

---------------------------------------

"امانوئل کانت"(Immanuel Kant)، از جمله تأثیرگذارترین متفکران عصر جدید که به عنوان مهمترین و آخرین فیلسوفِ "عصر روشنگری"(Age of the Enlightenment) قلمداد میشود، تحت تأثیر تنوع، گوناگونی و هماهنگیِ موجود در این جهان قرار گرفته است؛ چیزی که بر وجود آفریدگاری مقتدر و توانا مُهر تصدیق می نهد:

 

"جهان کنونی چنان تنوع، نظم، تناسب و زیباییِ بی حدّ و حصری را بر ما عرضه می نماید ... که حتی با اندک دانشی که فراچنگ آورده ایم، زبان و اندیشه (با این همه شگفتی های حیرت انگیزشان) از بیان عظمت آن عاجز است."

(Kant, I. CRV, B649)

-------

آفریدگار یکتا و یگانه، در پیامی دیگر، این چنین انسان ها را به تفکر در مورد نشانه های وجود آفرینشگر در جهان هستی، و نیز [شگفتی های] وجود خودشان! فرامی خواند:

 

] سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ [

 

به زودى نشانه هاى خود را در آفاق[:پهنای آسمان ها و زمین] و در [ساختمانِ] وجود خودشان به آنان خواهيم نمود تا برايشان روشن گردد كه او [تعالی] حقّ است. (فصّلت/53)

#

12 عدد توپ پینگ پنگ را تهیه کنید، و روی آنها به ترتیب از 1 تا 12 شماره گذاری کنید. سپس، توپ ها را در یک کیسه ریخته و آن را تکان دهید؛ آنگاه با چشمان بسته یا بدون نگاه به داخل کیسه، آنها را یکی یکی از درون کیسه بیرون آورده و در یک ردیف کنار هم بچینید. آیا می دانید شانس و تصادف در بیرون کشیدن آنها به ترتیب از شماره 1 تا 12 چقدر است؟! شما باید حدود 479/000/000 (چهارصد و هفتاد و نُه میلیون) بار این کار را امتحان کنید تا همۀ آنها را به ترتیب بیرون بیاورید!! بنابراین، حال که امکان بیرون آوردن 12 توپ ]توجه کنید که تنها تعدا بسیار کم 12 تا[ به ترتیب [از طریق شانس] تا این اندازه غیرممکن است، چطور می توان به وجود آمدنِ کلّ این جهان هستی ]با بیشمار تعدادش[ را از طریق شانس و تصادف، ممکن دانست؟! چگونه میتوان تمام نظام ها و سیستم های جهان با تمام ظرافت، هماهنگی، تنوّع و تعدّد بی نهایتش را محصول شانس و تصادف دانست؟!!

---------------------------------------

"فرِد هویل"(Fred Hoyle)، ریاضیدان پرآوازۀ انگلیسی، غیرممکن بودنِ شکل گیریِ پیچیدگی های حیات بدون یک آفریدگار را چنین بیان می کند:

"امکان اینکه ظرافت و پیچیدگی های حیات، از طریق تصادف پدید آمده باشد، مثل این است که گِردبادی با عبور از یک انبار اجناسِ اوراقی، بتواند از آن اجناس، یک هواپیمای بوئینگ 747  را مونتاژ و سَرِهم کند."

(Fred Hoyle, Nature, 12 Nov., 1981)

---------------------------------------

تمامی تلاش های تکامل گرایان در طول قرن بیستم در راستای بیان اصل حیات، به شکست انجامید.

"جِفری بـادا"(Jeffry Bada)، یکی از استادان زمین شیمی و یکی از هواداران اصلی نظریۀ تکامل، در ماه فوریۀ سال 1998 و در یکی از شماره های مجلۀ "زمین" (یکی از فصلنامه های عمدۀ موضوعات تکامل) به این حقیقت چنین اعتراف می كند:

"اكنون که داریم قرن بیستم را پشت سر می گذاریم، همچنان با بزرگترین مسئله حل ناشدنی ای روبه رو هستیم که با ورودمان به قرن بیستم  با آن مواجه شدیم:

چگونه حیات بر روی زمین شکل گرفت؟"

(Earth, February 1998)

 ---------------------------------------

"لوئی پاستور"(Louis Pasteur)، زیست شناس نامی فرانسوی، پس از مطالعات طولانی و آزمایشات مکرر، بر بنیان و مبانی نظریۀ تکامل خط بطلان کشید:

"آیا ماده قادر است خود را سازماندهی کند؟ ابدا! امروزه، تحت هیچ شرایطی نمی توان ادعا کرد که موجوداتِ ذره بینی، بدون اجدادی مشابه خودشان پا به عرصۀ وجود نهاده اند."

 )Louis Pasteur, Fox & Dose, Origin of Life, p. 4-5(

 -------

] وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ يَوْمَ يَقُولُ كُن فَيَكُونُ [

و اوست آن [خدایی] كه آسمان ها و زمين را به حقّ [و از روی حكمت] آفريده است؛ و هرگاه [بخواهد چيزی را بيافريند، فقط] ‌گويد: "باش!" پس [همان] می‌شود. (انعام/73)

------------------------------------------

عزیزان! شما می توانید کلیپِ مطلب فوق را (با عنوان "اثبات خدا از منظر علم و فلسفه")، در صفحۀ فیسبوکِ "islamtruth20" مشاهده و دانلود نمایید:

www.facebook.com/islamtruth20


 :Intelligent design * 

 اين همان چيزی است كه از آن به برهان "اتقان صُنع" یا برهان "نظم و نظام اَحسن" نيز ياد می شود كه از جمله مهم ترين براهين هستی شناختی است. خلاصۀ اين برهان چنين است: جهان، نمايانگر نظمی هدفمند (طرح، تدبير و انطباقی تامّ) است. بنابراين، لازم است پديدآورندۀ آن، طرّاحی هوشمند و مدبّری حكيم باشد!

جمعه 26 تیر 1394 - 9:05:31 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم